تنها ترین عاشق ؛ عاشق ترین تن ها

داستان عاشورا را بخواند

تنها ترین عاشق ؛ عاشق ترین تن ها

داستان عاشورا را بخواند

گفتم : (( که الف ..... ))

گفت : (( دگر ... ؟؟؟  ))

گفتم : (( هیچ ! ))


ببینم ؟!


کسی خونه نیست ؟!


نیست بر لوح دلم چز "الــف"  قامت یار ...

چه کنم ؟!

حرف دگر یاد نداد استادم !


روح پدرم شاد ؛